شادیم تا ابد!
(مزمور ۱۶:۱۱)
۱. چه باشکوه است شب
زِ نورِ ستارگان،
صنعتِ انگشتان توست
اوجِ آسمان،
آمد زِ تو گیتی پدید
چون چشمِ تو این را بدید
گشتی شادِمان
شادِمانیم از جهانت
از نجاتِ خادمانت
از بهشتِ آینده،
باشد گنجِ پُربهایی
این محبتِ خدایی
که میمانَد پاینده،
وَ شادیم تا ابد!
۲. یَهُوَه از هر لذّتی
که دادی سپاس،
از دیدن و شنیدن و
عمقِ هر احساس،
ابدیت را در دلها
نهادی تو زِ ابتدا
کامل بود آغاز
شادِمانیم از جهانت
از نجاتِ خادمانت
از بهشتِ آینده،
باشد گنجِ پُربهایی
این محبتِ خدایی
که میمانَد پاینده،
وَ شادیم تا ابد!
بَهای رهاییِ ما را با قربانی
پَرداخته پسرَت که یابیم
تا ابد شادِمانی
شادِمانیم از جهانت
از نجاتِ خادمانت
از بهشتِ آینده،
باشد گنجِ پُربهایی
این محبتِ خدایی
که میمانَد پاینده،
وَ شادیم تا ابد!
شادِمانیم از جهانت
از نجاتِ خادمانت
از بهشتِ آینده،
باشد گنجِ پُربهایی
این محبتِ خدایی
که میمانَد پاینده،
وَ شادیم تا ابد!
(مز ۳۷:۴؛ ۱قر ۱۵:۲۸)